16 ماهگي
پسر قشنگم 16 ماهه شد . یک دقیقه سکوت برای رویاهای شیرین کودکی ، که هرگز باز نخواهند گشت! سپهر عزيزم ، اين ماه تصميم گرفتم برگردم سركار البته فقط شيفت بعدازظهر ، يه پرستار مهربون قرار شده بياد از تو مراقبت كنه . از امروز قراره برم چون اولين باره كه ميخوام تو رو تنها بذارم يه كم استرس دارم خيلي بهت وابسته شدم عزيزدلم تو هم همينطور ، واسه همين برام سخته حتي يه دقيقه كنارت نباشم هي خودمو دلداري ميدم ميگم همش 3 ساعته چشم رو هم بذارم تموم ميشه . ولي خيلي دلم واسه كارمم تنگ شده و فك ميكنم وابستگي زياد هم خوب نيست و اين دليلي شد تا اين تصميم رو بگيرم . البته اين...
نویسنده :
مامان
20:04